چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ
فاجعه و بیاعتمادی: فروپاشی اجتماعی در زمانهی بحران
نویسنده : مسلم دهقانی
دانش آموخته انسان شناسی
در عصری که به نظر میرسد بلایای طبیعی و ساخته دست بشر با فرکانس فزایندهای رخ میدهند، تار و پود اعتماد اجتماعی در حال فرسایش است. این فجایع صرفاً زندگیها را مختل نمیکنند؛ بلکه به عنوان کاتالیزور برای پدیدههای اجتماعی عمیق عمل میکنند و شکافهایی را در رابطه بین شهروندان و نهادهای حاکم بر آنها آشکار میکنند. انسانشناسان مدتهاست که مطالعه میکنند که چگونه بحرانها تنشهای اساسی را در جوامع آشکار میکنند و افزایش اخیر بلایا زمینه مناسبی را برای بررسی فرسایش اعتماد به دولتها و سیستمهای بوروکراتیک فراهم میکند (اسمیت، جی؛۲۰۱۹، ص: ۴۵). همانطور که جوامع با تأثیرات فوری این رویدادها دست و پنجه نرم میکنند، نارضایتی فراگیری پدیدار میشود که اغلب به ناآرامیهای اجتماعی تبدیل میشود که اثربخشی و صداقت صاحبان قدرت را زیر سوال میبرد (جانسون،ال،۲۰۲۰، ص: ۱۰۲).
پیامدهای فجایع اغلب منجر به عادیسازی تلخ زندگی در بحران میشود، زیرا افراد و جوامع با واقعیتی که با بیثباتی همراه است، سازگار میشوند (تامپسون، آر،۲۰۲۱، ص ۷۸). این سازگاری صرفاً یک مکانیسم بقا نیست؛ بلکه منعکسکننده یک تغییر اجتماعی گستردهتر است که در آن شهروندان یاد میگیرند در محیطی مملو از عدم قطعیت، که اغلب منجر به پذیرش تسلیمشدگی در برابر ناکارآمدیهای دولتی میشود، حرکت کنند (لی،اِی؛ ۳۰۱۸، ص ۳۳). پیامدهای آن عمیق است: همانطور که مردم به زندگی در میان هرج و مرج عادت میکنند، ایمان آنها به سیستمهایی که برای محافظت از آنها طراحی شدهاند، کاهش مییابد و فضایی مستعد برای مخالفت ایجاد میشود.
علاوه بر این، واکنش نهادهای بوروکراتیک، نظامی و امنیتی به فجایع اغلب جنبه تاریکتری را آشکار میکند - جنبهای که در آن از بحرانها برای تقویت کنترل بر جامعه سوءاستفاده میشود (گارسیا، ام؛ ۲۰۲۲، ص ۵۶). در پی فاجعه، این نهادها ممکن است به تاکتیکهایی متوسل شوند که ثبات خود را بر رفاه عمومی اولویت میدهند و منجر به اتهامات سوءاستفاده و زیادهروی میشود (مارتینز، اف: ۲۰۱۹، ص ۸۹). این پویایی، رابطه بین مردم و رهبرانشان را پیچیدهتر میکند، زیرا شهروندان شاهد دستکاری بحرانها برای منافع سیاسی هستند.
در قلب این آشوب، پدیدهای نگرانکننده نهفته است: تمایل مقامات به دروغگویی، انکار یا پنهان کردن واقعیتهای موقعیتهای فاجعه. چنین اقداماتی نه تنها نشاندهنده فساد عمیق در سیستمهای بوروکراتیک است، بلکه ناکارآمدیهایی را برجسته میکند که رنج را در طول بحرانها تشدید میکند (اوبراین، تی؛۲۰۲۰، صفحه ۱۱۲). روایتهای ساخته شده پیرامون بلایا اغلب به جای روشن کردن حقیقت برای عموم، در خدمت محافظت از صاحبان قدرت هستند - راهبردی که در نهایت اعتماد را از بین میبرد و باعث سرخوردگی میشود.
با عمیقتر شدن در این سؤالات، مشخص میشود که تلاقی فاجعه و پدیدههای اجتماعی صرفاً یک تحقیق دانشگاهی نیست؛ بلکه یک نگرانی مبرم است که درک ما از حکومت و تابآوری جامعه را در جهانی که به طور فزایندهای غیرقابل پیشبینی است، شکل میدهد.
__
منابع:
1. Smith, J. (2019). *Crisis and Community: The Social Dynamics of Disasters*. New York: Academic Press.
2. Johnson, L. (2020). *Trust in Turmoil: Government Response to Natural Disasters*. Los Angeles: University Press.
3. Thompson, R. (2021). *Living with Disaster: Adaptation and Resilience in Urban Societies*. Chicago: Urban Studies Press.
4. Lee, A. (2018). *The Normalization of Crisis: Social Adaptation in Modern Times*. Boston: Sociology Today.
5. Garcia, M. (2022). *Power Play: Governmental Control During Disasters*. Washington D.C.: Policy Review Press.
6. Martinez, F. (2019). *Security vs. Society: The Role of Military Institutions in Crisis Management*. San Francisco: Defense Studies Journal.
7. O’Brien, T. (2020). *Corruption and Crisis: The Politics of Disaster Response*. Philadelphia: Governance Research Institute.
Design By :Farzane |