چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ

صبح
 غیاب چیزهایی را 
باخود می آورد
وما هر روز 
پشت در 
پنهانشان می کنیم

 

پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ 9:8یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

سرش درد می کرد

نتوانسته بود هزینه درمان را تهیه کند

خسته بود

آرام و

قرار نداشت

شب بود ،

نسیم خنکی می وزید

عده ی زیادی جلوی امامزاده تو خیابان اصلی شهر

جمع شده بودند

شعار می‌داند

چایش را یک جرعه سرکشید

سرش را از پنجره ی اتاق که مشرف به خیابان بود

بیرون کرد

صدایی آمد

سرگرداند

خیابان هردم شلوغ تر می شد

و شعار ها این بار

بوی نان و گرسنگی میدادند در فضای ملتهب خیابان

صدای شلیک

در فضا پیچید

سردردش آرام گرفت

مردم به سمت پنجره هجوم بردند

در تلالو چراغ های سبز امامزاده بر دل سیاه خیابان

خون بود که می‌ریخت...

شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ 14:54یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

حساب توییتری ۱۵۰۰ تصویر با انتشار ویدیوهایی از کشته شدن یک شهروند به نام پیش‌علی غالبی حاجیوند با شلیک ماموران امنیتی در شهرک زرایی دزفول خبر داد. بنا بر این خبر او سرش را از پنجره بیرون برده و همانجا ماموران به او شلیک کرده‌اند.

وقتی شورشی اتفاق می افته بخاطر گرونی بنزین ونون و هر چیزی که هیچوقت هم مشکلش رفع نمیشه وبلکه بدتر هم میشه شرایط

امکان هر اتفاقی هست

اینکه سرت رو محض کنجکاوی از پنجره بیرون بیاری

و

کشته بشی

وخونت بریزه کف خیابون

خیابونی که تا همیشه سیاهه دلش...

شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ 14:0یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

گرسنگی

فریاد

و دل سیاه خیابان

آسمان خالی ،

 آفتاب بیهوده 

 وفرودستانی 

که در دایره ی قسمت 

همیشه

نقطه ی پرگارند

 

 

پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ 23:42یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

1

شعور ذاتی نیست لحظه به لحظه باید واسه داشتنش بجنگی وقتی که ناراحتی وقتی که کینه داری وقتی که اطلاعاتت کمه وقتی خوشحالی وقتی تعصب داری بیشعوری بهت حمله میکنه

× دادستان کل‌‏ ×

@OfficialPersianTwitter

2

حالا خودمونیم در برابر وضع موجود که بر جامعه حکم فرماست

بعضی وقت ها

بی شعوری هم چیز بدی نیست ،

هرکی گفته بیشعوری بده ، خیلی بی‌شعور بوده !

3

ما خیلی

( بیشعوری)

میریم

میایم

پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ 11:55یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

طرف بعد از خوندن مطالبم نوشته حالا آدم شدی؟

واسش نوشتم

کی تا حالا آدم رو دیده یا تونسته کاملن آدم بشه که من بشم؟

مولا نا هم می نالید

که از دیو و دد ملولم وانسانم آرزوست

حالا یه نخ بده تا بکشیم خوشگله

میگه ای بابا یعنی هیشکی آدم نیست؟

میگم:

ببین یه آدم بوده ، تو تاریخ که بروایت داستانهای دینی ، تو باغ برین رفتن هرچی علف ومیوه بوده خوردن ، یهو دیدن به به یه شوندولی هست ویه پستونی ، وشروع میکنن بهم نخ دادن ودور هم گشتن ، که صاحب باغ بهشون میشه اسگولا مگه هرچی دیدن باید بخورین؟ حیف من که بخاطر شما دوتا که بهترین نیرو و فرشته ام رو نفرین کردم، حالا هم دوتاتون

برید بیرون.

که چشم که وامیکنن میبینن تو این دنیای بی دروپیکرن ونهار هم نخوردن، لخت وعور وسط دشت، حیرون موندن .

واسه همین حافظ میگه :

من ملک بودم فردوس برین جایم بودم

آدم آورد درین دیر خراب آبادم

دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ 12:22یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

گفتا آن شاعر سرخوش 

که ما رندو خراباتی ومستیم

من بیچاره چه  بگویم

کاندرین بیغوله ی ایران

دیر چندیست 

مستی بپرید و رندی به ریا رفت و خرابات به فنا

اکنون  با یارانه و کارت

در صف نانوایی 

در حسرت نانی بنشستم

 

 

یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ 21:45یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

خوب بوده ام ای دوست

زین پس می خواهم خراب شوم

در درگه دوستان ِ دوست 

هردم ازین بیش تر خراب شوم

 

 

شیخ خراب الدین

مسلم دهقانی

یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ 20:47یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

روزگاری احمد شاملو

نوشته بود

نان پختن

نان شکستن

نان قسمت کردن

نان بودن

از تاریخ سرایش این شعر تا کنون دیر چندی گذشته است وجامعه وسپهر سیاسی ما فرایند های مختلفی را پشت سر گذاشته تا این روزها سیاست به دین مردم که هیچ به نان مردم نیز آلوده شده است ، کشاورزی که توان تولید گندم را ندارد ، نانوایی که توان پخت نان را ندارد و مردمی که امکان و توان خریدی برای تهیه وتقسیم نان را نیز نمی یابند و درنتیجه :

تمایل واراده ای برای ( نان بودن ) رانیز نداشته وادارند

باری شاعران همیشه سخن از نان وتقسیم نان ونان بودن می‌زنند ودعوت کننده وتذکر دهنده اند برای مخاطبان ومردم

وحاکمانی که سخن از عدالت می گویند و عدالتشان ، نان را به بهای خون و فریاد های گرسنگان وفرودستان ، در غبار اقتدار

گم می کند ...

ودر این میانه این حکمت نان بودن است که امید وروزنه ایست در کور سوی تاریکنای این شب واین( خفتگان چند) که (غمشان خواب در چشم ترم می شکند) ودلخوش به اینکه

آری

( نان) را

از هر طرف که بنویسی

( نان) است

بلکه بتوانیم در صداقت نان وراستی خویشتن خویش ، نان بودن را دست به دست هم فریاد کنیم بر حاکمان جابر و جائر که تلبیس ابلیس به نام خدا کرده اند

مطالب در پرانتز از اشعار نیما یوشیج وقیصر امین پور استفاده شده است

یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ 15:57یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

وقتی به سی سال گذشته نگاه میکنم

می بینم بصورت پلکانی با افت و خیزهای کم وزیاد وقبض وبسط های مختلف، صرف نظر از اینکه رهبر ورئیس جمهور کشور ورئیس مجلس وقوع قضائیه کشور چه کسانی باشند شدت تحریم ها و مشکلات مختلف سیاسی واقتصادی در خارج وداخل کشور شدت وحدتش چقدر باشد

مدام ارزش پول ملی با بالانس های متفاوتی پایین‌تر آمده

تورم وگرانی نسبت به وضعیت سال قبل و حتا وضعیت همان سال افزایش داشته اند

اعتراضها وشور ها در سطوح واشاره مختلف اجتماعی در حوزه های مختلف ، میزان اعتیاد وطلاق ومهاجرت داخلی وخارجی ونزاع خانوادگی ودسته جمعی وخودکشی و...

مشکلات زیست محیطی و نیز به تناسب افزایش جمعیت مشکلات مسکن و جرایم اجتماعی

نسبت به جمعیت وظرفیت و وضعیت ایران

روز به روز بیشتر وبدتر شده است

ومتاسفانه اقشاری از مردم ونیز در میان هیات حاکمه بجای حل بنیادین مشکلات وتحلیل وشناخت علمی وعقاید مسائل ، دست به فرافکنی زده وبا طرح حرفهایی مبنی بر نظریه توطئه محور

از خود سلب مسئولیت کرده اند

ولی هیچ کس به اصل ساختار نظام سیاسی واقتصادی وفرهنگی بوروکراسی مستقر شک نکرده ونمی کنند

وهیچ کس راه حل نهایی را در درون جامعه وفرهنگ آن نمی یابد و مشکل را در رفع برخی مسائل در دورن دولت می جویند نه تغییر در ساخت کلی حاکمیت وایدئولوژی رسمی آن وآگاهی بخشی به مردم وایجاد یک تغییر مداوم وثبات وتوسعه پایدار

درست همچون یک یخچال معیوب که هر غذایی و میوه ای و... در آن می‌گذاری، فاسد میشود، وگاه این یخچال با تعمیر های مختلف نتیجه یکسانی می‌دهد و بهتر است بجای آن یک وسیله نو تهیه کرد

وگرنه در برهمان پاشنه خواهد چرخید

شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ 16:19یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

بارید

بارید و

بارید

و آنقدر 

بالا آمد

 

تا

غرق شدیم

در

عشق

دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ 0:28یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane