چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ

در آغوش آسمانِ روشن،

بیهودگی محو می‌شود،

خورشید

شعله ور می‌کند

امید ما را

چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ 22:37یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

زمزمه‌ی تنهایی


شکفتنِ شکوفه‌ها


تلالوء بهار


تلاقیِ دو نگاه


ریزش تنهایی


گلبرگ‌های عشق


در درازنای افق

دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ 0:6یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

وقتشه

وقتشه

بری وسط خیابون

بِپا بلند فکر نکنی

یهو دیدی آسمون گریه کرد

و همه جهان غریقِ اشک شد

آره وقتشه بری وسط خیابون

سرت رو بالابگیری و

آسمون رو یکجا نفس بکشی

بِپا اینبار از حجمِ آسمون

گریه نکنی

طاقت بیار

آره طاقت بیار

طوری گریه کن

طوری نفس بکش

طوری فکر کن

که همه گلها و درختها و غلات آروم شکوفه بزنن، جوونه بزنن

تو نگاهت

لای انگشتات

تو نفس‌هات

آره وقتشه بری وسط خیابون

وداد بزنی آسمون رو

فکر کنی آسمون رو

بباری آسمون رو

تا همه مستِ خنده هات بشن

آره وقتشه بری وسط خیابون

زیر آخرین ابر بهار....

یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ 23:48یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

خرمگس: یک تحلیل انسان شناسی

نویسنده: مسلم دهقانی

به جای مقدمه:
از آناتول فرانس نقل شده است که :

کاملترین انقلاب ، انقلابى است که در آن آخرین پادشاه با روده هاى آخرین کشیش بدار آویخته شود.


خلاصه رمان

«خرمگس» رمانی تاریخی است که وقایع آن قرن نوزدهم ایتالیا رخ می‌دهد و بر زندگی آرتور برتون، مرد جوانی که درگیر تحولات سیاسی و اجتماعی زمان خود می‌شود، تمرکز دارد. داستان آرتور را دنبال می‌کند که پس از خیانت دردناک دوست دوران کودکی‌اش، که اتفاقاً همان زنی است که دوستش دارد، با هویت و باورهایش دست و پنجه نرم می‌کند. آرتور که از رژیم ظالمانه سیاسی و کلیسای کاتولیک سرخورده شده است، شخصیت «خرمگس» را می‌پذیرد، شخصیتی انقلابی که اقتدار را به چالش می‌کشد و دیگران را برای زیر سوال بردن وضعیت موجود تحریک می‌کند. در سرتاسر رمان، مضامین فداکاری، وفاداری، و تلاش برای آزادی مورد پرسش قرار می‌گیرند، چرا که آرتور پیچیدگی‌های عشق، دوستی و فعالیت‌های سیاسی را دنبال می‌کند.

سبک و ژانر ادبی رمان

رمان «خرمگس» در ژانر داستانی تاریخی با عناصر قوی درام سیاسی و عاشقانه قرار می.گیرد. سبک ادبی وینیچ با تصاویر زنده، رشد عمیق شخصیت و درون‌نگری فلسفی مشخص می‌شود. این روایت از دیدگاه دانای کل سوم شخص استفاده می‌کند و به خوانندگان اجازه می‌دهد تا بینشی در مورد افکار و انگیزه‌های شخصیت‌های مختلف، به‌ویژه آرتور کسب کنند. نثر با عمق عاطفی و تمرکز بر دوراهی‌های اخلاقی مشخص شده است که بازتاب چشم انداز آشفته اجتماعی-سیاسی آن دوره است.

نگاهی از منظر انسان‌شناسی سیاسی

از منظر انسان شناسی سیاسی، «خرمگس»را می‌توان برمبنای نظریه انسان‌شناسی ساختارگرایی، به ویژه با تکیه بر مفاهیم تقابل‌های دوتایی و اسطوره‌های فرهنگی، که کلود لوی استروس مورد تحلیل قرار داد:

۱. تقابل‌های دوتایی: لوی استروس اظهار داشت که فرهنگ های انسانی حول تضادهای دوتایی ساختار یافته اند که تعاملات اجتماعی را شکل می دهند (لوی استراوس، ۱۹۶۳). در «خرمگس» تقابل‌های کلیدی مانند آزادی در برابر ظلم، ایمان در برابر شک و فردگرایی در برابر جمع‌گرایی رایج است. تضاد درونی آرتور میان آرمان‌های انقلابی و روابط شخصی او نمونه ای از این مبارزه است. تبدیل او به خرمگس در جهان داستان نشان‌دهنده شورش علیه محدودیت‌های اجتماعی است که تنش میان خواسته‌های فردی و انتظارات جمعی را برجسته می‌کند.

۲. اسطوره‌های فرهنگی: شخصیت‌های «خرمگس» مظهر اسطوره‌های فرهنگی مختلفی هستند که بازتاب ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی هستند. سفر آرتور نمادی از قهرمان کهن الگویی است که با قدرت مقابله می‌کند و در جستجوی عدالت است. ارتباط او با شخصیت‌هایی مانند جما و دوست سابقش، بیانگر پیچیدگی‌های وفاداری و خیانت در چارچوب آرمان‌های انقلابی است. این تعاملات نشان می‌دهد که چگونه مناسبات شخصی تحت تأثیر زمینه‌های سیاسی گسترده‌تر و روایت‌های فرهنگی قرار می‌گیرند.

۳. ساختارهای اجتماعی: این رمان نشان می دهد که چگونه ساختارهای اجتماعی هویت‌ها و انتخاب‌های فردی را شکل می‌دهند. سرخوردگی آرتور از کلیسا و دولت منعکس کننده انتقاد گسترده تری از قدرت نهادی و تأثیر آن بر آزادی شخصی است. محیط ظالمانه‌ای که او در آن فعالیت می کند به عنوان پس زمینه‌ای برای دگرگونی‌اش عمل می‌کند و تأکید می‌کند که چگونه محدودیت‌های اجتماعی می‌توانند افراد را به سوی شورش و کشف خود سوق دهد.

از منظر انسان‌شناسی سیاسی و دیدگاه ساختارگرایی، «خرمگس» را می‌توان به مثابه کاوشی از تعامل میان عاملیتِ فردی و نیروهای ساختاری که در جامعه عمل می‌کند و پیچیدگی‌های هدایت هویت شخصی را در میان آشفتگی‌های سیاسی به نمایش می‌گذارد؛ دید.
___
منابع:

۱.استروس، لوی؛ انسان شناسی ساختاری،۱۹۶۳، نیویورک: کتاب های پایه.

۲.خرمگس: وینیج، اتل لیلیان؛ ترجمه همایون پور،خسرو؛ نشر امیرکبیر چاپ ۱۳۵۶

سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ 3:17یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

خوب دیگه ظاهرن به یُمنِ شبکه‌های اجتماعی جدید همه کوچ کردن به اینستاگرام و توئیتر و... و دیگه کسی صرفش نمی‌کنه چندان تو بلگفا بنویسه تو این گوشه دنج، من هم از نوشتن مطالب دیگه دست کشیدم و دارم مطالب تخصصی و ایده‌هام رو در زمینه رشته‌ام اینجا می‌نویسم و خدا رو شکر به همین دلیل و با توجه به اینکه اسم وبلاگ و معرفی‌اش و این حجم مطالب جدید هم هیچکدوم به همدیگه ربطی ندارن، دیگه مخاطب خاصی هم ندارم و این گوشه دنج برام دنج تر و امن‌تر هم شده، فقط یه نفر گاه‌گداری سری به این وبلاگ میزنه که او هم واکنشی درحد یه کامنت هم نمیذاره ولی به محض اینکه آدم رو می‌بینه اظهاراتی می‌کنه عجیب و غریب! که من رو به وجد میاره و گاهی هم باهم بحثی می‌کنیم ، بگذریم تصمیم گرفتم بنویسم دوباره در حد همون یادداشت‌ها وبقول صائب تبریزی یا گمونم بیدل دهلوی یا حوادث اوقات،نوشتن؛ البته آقای شاعر منظورش از حوادث اوقات سرودن شعر بوده ولی این واژه رو به معنی‌ای که میخوام بکار می‌برم.

حالا می‌نویسم این بار برای ایجاد یک تغییر با قدم‌های کوچک حالا مخاطبی بخواند یا نخواند ولی اگر اون مخاطب خاص بخواند ارزشمند‌تر میشه

ولی اینکه از چی و درمورد چی بنویسم هنوز معلوم نیست

خوب وقتی شناخت نسبی‌ای داشته باشی از مسائل مختلف

و شروع کنی به نوشتن،

در فرایند نوشتن این بار آگاهانه الیته

دستم میاد که چیکار کنم

به امید کلمات

هرچند که امید خود واژه ایست

که نوشتنش روشنی و امید میاره

ولی این یک قرار هست که می‌خوام با خودم بگذارم که روزانه مطالبی از هرچه می بینم ومی خوانم و برمن می‌گذرد و هرچه باداباد بنویسم

تا این خودی رو که دارم کم کم باهاش تسویه حساب کنم و زوائدش رو اصلاح و حذف کنم...

شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ 0:37یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane