چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ


انتقال ِ تجربه
فرهنگ
تاریخ
سنت
قانون
فهمیدن


اگر همه اینها تعدادی واژه ومعنای ِ بر ساخته ی خودِ آدمیزاد باشن که خودش هم باورشون کرده ومجری شون شده

ویه روز بفهمی همه أموری موهوم وپوچ بودن که هیچ ربطی به تو نداشتن

اونوقت
اونوقت میتونی اینهمه رو بذاری کنار
بندازی دور
وخودت بی خودخواهی راه وروال ِ خودت رو پیش بگیری....

نمی دونم
نمی دونم
نمی دونم
نمی دونم
نمی دونم
نمی دونم
نمی دونم

ولی به صدایِ جاری آب
به وزش باد
به قور قورِ قورباغه کنار رودخونه
به دختری که تو ایوان روبرو
خودش رو بغل کرده

اقرار میکنم....

دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۶ 22:25یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane