چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ

وقتی همه اطرافیانت

گفتار ورفتار و منششون مثل همه

وفقط چون فکر میکنن خودشون وفکرشون درسته پس همه چیزشون درسته

به هردلیلی وبه هر بهانه ای به دنبال تحقیر وتمسخر کردن وسلطه گری روی تو باشند

وبخاطر هر چیزی شروع میکنند به پرخاشگری نسبت بهت

که تو فقط سکوت کنی وازشون انتقاد نکنی

وحرف دلت رو نزنی

وبعد هم تورو مجبور کنن که بخاطر خطایی که خودشون مرتکب شدن ازشون عذر خواهی کنی

ومدام پیش دوستانت و اطرافیان خودشون بشینن معایب تورو بگن و از تو عیب جویی کنن حتا درحضور خودت

اونهم با لحن تمسخر آمیز وگاه مظلومانه ای که گویی خق به دست اونهاست تا خودشون رو موجه جلوه بدن، و تورو تحقیر کنن

ومدام سرهر مساله ای باهات یکی بدو کنن ولجاجت کنند

عیبی رو که از تو میگیرن خودشون بدترش رو جلوی چشمت انجام بدن

وهروقت که باهات کاردارن و خودشون میخوان میان طرفت

وهروقت که تو میری سمتشون که فقط حالشون رو بپرسی و وچند دقیقه کنارشون باشی مدام دست بسرت کنن و جیغ وداد راه بندازن که مزاحممون نشو

مدام حریم خصوصیت رو لگد مال کنن و وقتی تو سمتشون میری داد بزنن که چرا حریم خصوصیم رو رعایت نمیکنی

همه ی اطرافیان و به اصطلاح نزدیکانم

بجای اینکه بشینن با خودت حرف بزنن و مشکلی وعیب وایرادی اگر هست بین دونفر حل وفصلش کنن

باهات

و تلاش کنند مساله ومشکلی اگر هست ریشه یابی کنن و تلاش کنند که مشکل ومساله رفع بشه

یه خود خواهی وخودمحوری ومنفعت طلبی

که بجای حصول آرامش در فضای خانه

در فضای مناسباتِ دور همی

بجای درک متقابل و رعایت حریم وحرمت

بجای اینکه همونقدر که تو واسشون چشم وگوش ودل هستی ووقت میذاری اونها هم واسه تو متقابلا همین طور باشن

آدمهایی که همه جوره همیاریشون میکنی وبستری رو فراهم‌میکنی تا به موقعیتی برسن که خوشحال بشن وتواناییهاشون شکوفا بشه ولی وقتی به اون موقعیت رسیدن بزنن زیر همه چی و بی منتت کنن و با تهدید وتوهین وسط راه ولت کنن وحتا یه تشکر خشک وخالی هم ازت نکنن

آدمهایی که تا چیزی بهشون میگی بهشون برمیخوره والم شنگه راه میندازن ولی توقعشون اینه که به تو هرچی گفتن خم به ابرو نیاری وبهشون لبخند بزنی

ولی وقتی گاهی جلوشون وامیستی یا صریح بهشون میگی

با تحقیر وتمسخر و داد وبیداد راه اندختن فرافکنی میکنن

اون از خانواده که از کودکی مدام وسط راه ، وسط مهلکه وسط مشکلات ولم‌نیکردن وهرکی میرفت سیِ خودش وحالا هم همسرم که صنار تو جیبش دیده با توهین وتهدید وتمسخر اینجوری رفتار میکنه

وجالب ابنه که این آدمها یه بار به خودشون شک نمیکنن ولی به تو همیشه شک میکنن واز زدن هرانگ وتهمت وبرجسبی بهت دریغ نمیکنن

بعضی از اوقات فکر میکنم تقصیر خودمه

همه حرف وگلایه ام رو بهشون بزنم وبعد

بهتره

پناه ببرم

به همون سکوتی که دوره مجردیم داشتم

به همون پوچی و بیهودگی روزمره

تنهایی بی دلیل همیشه ی خودم

بقول پدرام شاه محمدی

نهایتش این باشه که روی تخت دراز بکشم وساعتهای طولانی به سفیدی سقف نگاه کنم

یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ 23:18یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane