چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ

اون چیزی که لااقل از آدمهای اطرافم افراد خانواده خودم وهنسرم وگاهی دوستان مثلن صمیمی ام رو میبینم، اینه که به آدمهای نزدیک خودشون و بهتر بگم نزدیکترین افراد بهشون اصلا توجهی نمیکنن ومدام انتقاد میکنن از پدر یا مادر یا برادر وهمسرشون که تا یه غریبه میبینه که به حرفشون گوش میکنن همه کاری واسش میکنن و بهشون توجه میکنن ، ولی به ماکه داریم باهاش زندگی میکنیم توجه نمیکنن و اعتماد نمیکنن

ولی خودشون در ارتباط با اطرافیان وهمون اطرافیان نزدیک ونیز در ارتباط با اولین غریبه ای بهشون میرسه ، همون رفتار وگفتاری رو مرتکب میشن که در انتقاد از همون اطرافیان نزدیک نسبت به غریبه ها مرتکب میشن

یعنی همون انتقادی رو که متوجه دیگران میدونن ، خودشون هم انجامش میدن بجای اینکه سعی کنن خودشون رو بذارن جای طرف مقابل و وسعی کنن به ادراک متقابل در مناسبات برسن ،

یه مقدارش بخاطر نداشتن شناخت وآگاهی هست

از خودشون و ادمها و مناسبات و جهان بیکران اطراف

یه مقدرش بخاطر محدویت فکری و ماندن در محیطی کوچک ومحدود کردن خودشون در مناسبات محدود خانوادگی هست

یه مقدارش بخاطر داشتن ذهنیت قبلی و نگاه پیشداورانه است نسبت به طرف مقابل ومناسباتی که دارند باهم وشرطی شدن هست

ونداشتن خودکاوی انتقادی و خودشناسی عمیق و داشتن تنهایی است

سه شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱ 22:30یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane