چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ
بینش انسان شناسی
مسلم دهقانی
بینش انسانشناختی به دیدگاه و درکی منحصر به فرد اشاره دارد که انسانشناسان برای مطالعه جوامع و فرهنگهای انسانی به ارمغان میآورند. این شامل یک رویکرد کل نگر است که ارتباط متقابل عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و محیطی را در شکل دادن به رفتار و باورهای انسانی در نظر می گیرد (2015, Eriksen, T. H). بینش انسانشناختی همچنین بر اهمیت نسبیتگرایی فرهنگی تأکید میکند که شامل تعلیق قضاوت و مشاهده اعمال فرهنگی از دیدگاه افرادی است که درگیر آنها هستند (Geertz, 1973).
ویژگیهای بینش و نگرش انسانشناختی شامل تعهد به تنوع فرهنگی و به رسمیت شناختن پیچیدگی و غنای جوامع انسانی است ( 2015,Eriksen, T. H). انسان شناسان به جای تحمیل تفسیرها یا قضاوت های ارزشی خود، در تلاش برای درک معانی و انگیزه های اساسی در پشت اعمال، باورها و رفتارهای فرهنگی هستند (Geertz, 1973). آنها همچنین مشاهده مشارکتی و کار میدانی را به عنوان روش های ضروری برای به دست آوردن بینش عمیق در مورد زندگی و دیدگاه های افرادی که مطالعه می کنند، ارزش می گذارند (2015,Eriksen,T, H) .
بینش انسانشناسی با دیگر رشتهها، مانند جامعهشناسی، در تأکید آن بر مطالعه جوامع کوچک و فرهنگهای غیرغربی، و نیز تمرکز آن بر روشهای تحقیق کیفی و توصیف دقیق، متفاوت است (Geertz, 1973). در حالی که جامعهشناسی تمایل دارد بر ساختارهای اجتماعی بزرگتر و تجزیه و تحلیل دادههای کمی تمرکز کند، مردمشناسی تأکید بیشتری بر درک زمینههای فرهنگی منحصربهفردی دارد که افراد در آن زندگی میکنند و باهم در تعامل هستند (2015, Eriksen, T. H).
در نتیجه، بینش انسانشناختی رویکردی ظریف و حساس فرهنگی را برای مطالعه جوامع و فرهنگهای انسانی ارائه میکند و بر اهمیت درک دیدگاهها و عملکردهای گوناگون در زمینههای خاص آنها تأکید میکند (Geertz, 1973).
منابع:
1.Eriksen, T. H. (2015). Small places, large issues: An introduction to social and cultural anthropology. London: Pluto Press.
2. Geertz, C. (1973). The interpretation of cultures: Selected essays. New York: Basic Books.
Design By :Farzane |