چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ
دیدگاه انسانشناسی اجتماعی پیر بوردیو، چارچوبی ظریف برای تحلیل زبان، بهویژه در زمینه گفتمان سیاسی و کنشهای حاکمان در نظامهای توتالیتر و ایدئولوژیک ارائه میدهد. مفاهیم عادتواره(منش)، میدان و سرمایه او را میتوان برای درک چگونگی استفاده از زبان برای ساختن پویایی قدرت و اینکه چگونه ابتذال زبانی میتواند منعکس کننده مسائل اجتماعی گستردهتر باشد، به کار برد.
۱. عادتواره و شیوههای زبانی
مفهوم بوردیو از *habitus* به عادتواره، مهارتوها و تمایلات ریشهای اشاره دارد که افراد از راه تجربیات زندگی خود به دست می آورند. در متن گفتمان سیاسی، سیاستمداران و حاکمان عادتواره ای را برساخت میکنند که استفاده آنها از زبان را شکل میدهد. این عادتواره شامل روشهایی است که آنها با ایدهها، ارزشها و ایدئولوژی ها ارتباط برقرار می کنند.
هنگام تحلیل «ابتذال شر» که توسط هانا آرنت بیان میشود، میتوان دید که چگونه رژیمهای توتالیتر معمولاً از شکل خاصی از زبان استفاده میکنند که شدت اعمال آنها را کماهمیت میکند. عادیسازی خشونت و سرکوب از طریق زبان پیش پا افتاده، منعکس کننده عادتواره ای است که از ملاحظات اخلاقی جدا شده است. سیاستمداران ممکن است از تعابیر یا اصطلاحات بوروکراتیک برای پنهان کردن واقعیتهای اعمال خود استفاده کنند و از این طریق افکار عمومی را نسبت به پیامدهای اخلاقی تصمیمات خود بیاحساس کنند.
۲. دینامیک میدان و قدرت
مفهوم بوردیو از *میدان* به عرصههای اجتماعی اشاره دارد که در آن افراد و گروه ها بر سر منابع و نفوذ رقابت میکنند. میدان سیاسی با مبارزات بر سر قدرت، مشروعیت و اقتدار مشخص میشود. زبان به عنوان ابزاری حیاتی در این زمینه عمل میکند و به سیاستمداران اجازه میدهد تسلط خود را اعمال کنند و ادراک عمومی را شکل دهند.
در نظام های توتالیتر، نقض زبان اغلب از طریق تبلیغات و دستکاری آشکار میشود. سیاستمداران ممکن است از ابتذال زبانی برای تضعیف مخالفت و ایجاد فضای ترس یا تبعیت استفاده کنند. برای مثال، استفاده از زبان تحقیرآمیز نسبت به مخالفان میتواند آنها را مشروعیتزدایی کند و موقعیت قدرت حاکم را تثبیت کند. این منعکس کننده استفاده استراتژیک از زبان است که با ایده بوردیو از سرمایه(با اتکاء به سایر اشکال سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نمادین) همسو است - در اینجا، سرمایه زبانی( در ذیل سرمایه فرهنگی مبتنی بر سرمایه اجتماعی واقتصادی ) به وسیله ای برای اعمال کنترل و حفظ اقتدار یا به تعبیر بهتر قدرت تبدیل
میشود.
۳. سرمایه و خشونت نمادین
بوردیو اشکال مختلفی از سرمایه ـ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نمادین ـ را که افراد برای حرکت در عرصههای اجتماعی به کار میگیرند، شناسایی میکند. در چارچوب گفتمان سیاسی، سرمایه زبانی به شکلی از قدرت نمادین تبدیل می شود که می تواند نابرابری ها را تداوم بخشد و اعمال ظالمانه را توجیه کند.
«ابتذال شر» را میتوان بهعنوان مظهر خشونت نمادین درک کرد، جایی که زبان برای غیرانسانی کردن افراد یا گروهها به سلاح تبدیل میشود. سیاستمداران ممکن است به الفاظ درشت یا تحقیرآمیز متوسل شوند تا اقدامات خود را علیرغم پیامدهای اخلاقی آنها در حد ضروری یا موجه تنظیم کنند. این استفاده از ابتذال می تواند با ایجاد شکاف بین حاکمان و حاکمان، ساختارهای قدرت موجود را تقویت کند و عملاً مخالفان و مخالفان را خاموش کند.
۴. بینش آرنت در مورد ابتذال و شر
کاوش هانا آرنت در مورد «ابتذال شر» نشان میدهد که چگونه افراد عادی میتوانند بدون احساس مسئولیت اخلاقی در اعمال شنیع شرکت کنند. چارچوب بوردیو با نشان دادن این که چگونه زبان در این پدیده نقش بازی می کند، این را تکمیل می کند. عادی سازی لفاظی های خشونت آمیز در گفتمان سیاسی می تواند منجر به حساسیت زدایی در بین رهبران و شهروندان شود و انجام اعمالی را برای افراد آسان تر می کند که با ایدئولوژی های توتالیتر همسو می شوند.
در این پرتو، دیدگاه بوردیو به ما اجازه میدهد ببینیم که چگونه ابتذال زبانی فقط بازتابی از شخصیت فردی نیست، بلکه عمیقاً در ساختارهای اجتماعی و پویاییهای قدرت یک حوزه معین تعبیه شده است. زبانی که سیاستمداران به کار می برند در جهت تقویت مواضع آنها و در عین حال شکل دادن به ادراک و کنش عمومی است.
نتیجه گیری
دیدگاه انسان شناختی اجتماعی بوردیو ابزارهای ارزشمندی برای تحلیل تلاقی زبان، قدرت و اخلاق در گفتمان سیاسی فراهم می کند. با بررسی اینکه چگونه شیوههای زبانی منعکسکننده پویاییهای اجتماعی گستردهتر هستند، میتوانیم پیامدهای «ابتذال شر» را در رژیمهای توتالیتر بهتر درک کنیم. این تحلیل نه تنها مکانیسمهایی را که از طریق آن قدرت حفظ میشود، بلکه مسئولیتهای اخلاقی همراه با استفاده از زبان در زمینههای سیاسی را آشکار میکند.
Design By :Farzane |