چــــرک نویسی های یک آدم سابقــ

زبانِ دوپهلوی قدرت، یا شاعرانگیِ ذهنیت؟

نوشته: مسلم دهقانی

در ایران، زبان نه فقط ابزار بیان، بلکه صحنه‌ی هستی است. انسان‌شناسی زبان‌شناختی به ما می‌گوید که زبان، ذهنیت را می‌سازد؛ و ذهنیت، کنش اجتماعی را. اما انسان‌شناسی سیاسی هشدار می‌دهد: همان زبان که در کوچه‌ها با مثل و استعاره می‌درخشد، در تالارهای قدرت می‌تواند به ابزاری برای ابهام، انکار، و تحریف بدل شود.

از «با دم شیر بازی نکن» تا «آب که از سر گذشت...»، ضرب‌المثل‌ها در فرهنگ ایرانی نه فقط روایت‌های عامیانه‌اند، بلکه سازوکارهای ذهنی‌اند. آن‌ها به مردم امکان می‌دهند تا تجربه‌های پیچیده را در قالبی استعاری و قابل‌فهم بازگو کنند. این شاعرانگی، در دل زبان روزمره، نوعی حکمت زیسته است؛ نوعی مقاومت در برابر خشکیِ منطق صرف.

اما همین شاعرانگی، وقتی به زبان قدرت راه می‌یابد، چهره‌ای دیگر می‌گیرد. سیاست‌مداری که می‌گوید «در مسیر تعالی هستیم»، در واقع از زبانی استفاده می‌کند که هم می‌تواند امید بیافریند، هم مسئولیت را تعلیق کند. این زبان، به‌ویژه وقتی از سوی روحانیون سیاست‌مدار بیان می‌شود، با لایه‌هایی از خطابه‌ی دینی، عرفانی، و فلسفی آمیخته است که فهم آن را دشوار می‌سازد. در اینجا، زبان نه ابزار روشنگری، بلکه پوشش واقعیت است.

انسان‌شناسی سیاسی به ما یادآوری می‌کند که زبان قدرت، اگر مبهم باشد، می‌تواند به ابزار سلطه بدل شود. وقتی قانون با عباراتی چون «مطابق مصالح عمومی» بیان می‌شود، عدالت به تفسیر واگذار می‌شود؛ و تفسیر، به قدرت. در این وضعیت، «برف‌های اجتماعی» شکل می‌گیرند: لایه‌هایی از ابهام که بر واقعیت‌های تلخ می‌نشینند و مانع دیدن حقیقت می‌شوند.

در آموزش نیز، زبان مبهم می‌تواند به ظلم پنهان منجر شود. معلمی که به جای توضیح روشن، از استعاره‌های پیچیده استفاده می‌کند، ممکن است دانش‌آموز را در فهم مفاهیم علمی سردرگم کند. اینجا، شاعرانگی به جای عمق‌بخشی، به مانع یادگیری بدل می‌شود.

پس چه باید کرد؟ انسان‌شناسی زبان‌شناختی و سیاسی، هر دو، به ما پیشنهاد می‌دهند:

- شاعرانگی را از سیاست‌ورزی تفکیک کنیم.

- سواد زبانی و رسانه‌ای را آموزش دهیم.

- سیاست‌مداران را به پاسخ‌گویی و نه خطابه دعوت کنیم.

- زبان حقوقی و آموزشی را بازنگری کنیم.

- شاعرانگی را در عصر مدرن بازتعریف کنیم: نه برای پوشاندن حقیقت، بلکه برای فهم پیچیدگی.

در نهایت، اگر بتوانیم میان شاعرانگی و شفافیت، مرزهای کاربردی بکشیم، هم زیبایی زبان را حفظ کرده‌ایم، هم عدالت را نزدیک‌تر کرده‌ایم. زبان، اگر مسئولانه باشد، می‌تواند هم ذهنیت را پرورش دهد، هم جامعه را روشن کند.

چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ 20:56یک آدم سابق(مســلم دهقانی)| |

Design By :Farzane